وبلاگ شخصی علی علیان

کوتاه نوشت های من

وبلاگ شخصی علی علیان

کوتاه نوشت های من

شهید محمد افخم

دوشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۰۲:۱۸ ب.ظ

نام پدر : محمدعلی

محل شهادت :جبهه بستان

تاریخ شهادت : ۱۳/۹/۱۳۶۰  

تاریخ تولد : ۱۳۴۴

نام عملیات : طریق القدس

رمز عملیات : یاحسین

نوع عضویت : بسیجی  


شهید محمد افخم قبل از انقلاب فعالانه در جلسه قرائت قرآن مسجد صاحب الزمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) شرکت داشت و در کنار قرآن شکوفایی و بالیدن آغاز کرد ، پخش اعلامیه ، فروش کتب دینی و دادن کتاب به دیگران از کارهای عادی شهید بود . او همواره از امر به معروف و نهی از منکر بعنوان یک مسئولیتی سنگین یاد می کرد و به همین دلیل می کوشید چهره جنایتکاران و غارتگران رژیم شاهنشاهی را معرفی و رسوا سازد. در تظاهرات شرکت فعالانه داشت.


شهید محمد در برخورد با مشکلات و دشواریها استقامتی عجیب داشت ، کمتر سخن می گفت و بیشتر عمل می کرد ، در انتخاب دوستانش بسیار محتاط و دور اندیش بود . همواره لبخندی لذت بخش بر لبهایش بود . رفتاری صمیمانه و صادقانه داشت ، تا ضرورتی پیش نمی آمد سخن نمی گفت ، همیشه خود را مسئول و نگران جامعه می دانست ، هرگز آنچه را که انجام می داد مطرح نمی کرد ، از ریا ، تظاهر و خود بزرگ بینی بشدت گریزان بود ، پنهان و ناشناخته فعالیت می کرد. 


درمحیط مدرسه و کلاس همواره به هدف می اندیشید و می کوشید تا روزنه ای برای نفوذ در اندیشه ها بیابد ، در نوشتن دیوارها ، نصب پوستر و تشویق نیروها برای فعالیت ، فعالانه شرکت داشت .


مسئولیتی که به او محول می شد با سعی و کوشش انجام مـی داد . گـاه دور افـتاده ترین مساجد شهر را برای فعالیت انتخاب می کرد از کار آنها گزارش تهیه می کرد  و نقاط ضعف و قدرت را بررسی و به تحلیل آنها می پرداخت و تمام هدفش این بود راهی برای بیشتر کار کردن و تحول در جلسات بیابد .


بر حسب رهنمود قرآن(( اشـدّاء عـلی الـکفار و رحـماء بـینهم ))بود . قلبش از خشم و نـفرت نسـبت به گروهـکها لـبریز بود. آنها را بازیچه استعمار و عصای دست آمریکا می دانست . بارها می گفت : کاش می شد تمام سینه هایشان را یک روز به رگبار می بستم .


وقتی خبر بمب گذاریها را می شنید خشمگین و ناراحت می گفت : حالا بر امام چه می گذرد ؟جنگ تحمیلی عراق را توطئه آمریکا برای شکست انقلاب می دانست و میگفت من مطمئنم که اینها شکست می خورند اینها به قول قرآن تار عنکبوت هستند و خدا خودش وعده داده که حق پیروز شود .


محمد معتقد بود که بهترین راه در این شرایط برای خدمت کردن شـرکت در بسیـج است.  می گفت در بسیج احساس آرامش می کنم ، همه دوستان ، همفکران ، همراهان و عاشقان انقلاب در آنجایند ، ترجیح می دهم شبها بسیج باشم تا در خانه .


مجموعا" شش بار به جبهه اعزام شد و هر دفعه نسبت به دفعه گذشته شور و شوق بیشتری داشت ، وقتی تصمیم داشت  به جبهه اعزام شود شادی و شوری عجیب داشت ، همواره می گفت شهادت ساده اسـت و نتیجه اش چه بزرگ و زیبا ، جسمی می دهم و بهشتی می ستانیم .


آخرین بار که به جبهه اعزام شد گویی میل پرواز داشت احساس مـی کردی مـیله هـای قـفس را شـکسته و به سینه آسمان پرمی کشد ، وقت اعزام به جبهه خانواده را دلداری می داد ، زمینه را آماده می کرد و به دلیل آمادگی روحی خانواده و به خصوص زمینه مذهبی خانواده مخالفت انجام نمی گرفت .


 فکر کردن ، یکی از کارهای برادر شهـیدمان بود . به مـطالعه و انتقال مطالعه علاقه مند بود . در تنهایی به آهنگ روحبخش قرآن گوش می داد و اشک می ریخت ، کنجکاو بود به گونه ای که حتی شعارهای نوشته بر دیوارها را در دفترچه کوچکی که همیشه همراه داشت یادداشت می کرد .


ششمین باری که به جبهه بستان اعزام شد در صبحدم خونین روز سیزدهم آذر، هنگام ضد حمله مزدوران بعث در سر پل سابله هنگام شلیک گلوله آر پی جی ۷ به شهادت میرسد . 

اوقبل از شهادت یک تانک عراقی را منهدم ساخته و در حال شلیک به سمت دومین تانک مهاجم است که به نقل از زبان یکی از همراهانش مورد هدف گلوله قرار می گیرد و در بستری سرخ از خون ، معراج آغاز می کند شهید در آخرین لحظات زندگی این جهانی یاران و همرزمانش را مخاطب قرار می دهد و وصیت می کند :

 برادران جلو بروید – جلو بروید – جلو …


شهید گذشته از اینکه نماز و تکلیفهای واجب را انجام می داد در پنهانی به خواندن قرآن فوق العاده رغبت نشان می داد . در جلسات دعای کمیل شرکت می کرد و دیگران را نیز برای شرکت کردن تشویق می کرد .

او معلم خانواده اش نیز بود. در فرصتهای مناسب به ارشاد، موعظه و نصیحت خانواده میپرداخت و احترام خاصی برای افراد خانواده  قائل بود . همواره به خانواده تأکید می کرد مسائل رساله را بخوانید ، بدانید و عمل کنید . 


«برگرفته از سایت مسجد صاحب الزمان عج - جنوبی»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی